دوشنبه ۵ آذر ۱۴۰۳ |۲۳ جمادی‌الاول ۱۴۴۶ | Nov 25, 2024
کد خبر: 419478
۱۴ تیر ۱۳۹۶ - ۱۱:۲۳
آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)

حوزه / از جمله بيمارى هاى زبان كه مايه پديد آمدن دشمنى و از هم گسيختگى جامعه بشرى مى شود ((خصومت )) است، این بيمارى رايج كه بسيارى از انسان ها به آن دچارند پيكارى، لفظى است كه موجب نفاق و زنده شدن كينه مى شود.

به گزارش خبرگزاری «حوزه» آیت الله آقا مجتبی تهرانی در گفتاری با استناد به روایتی از مولای متقیان حضرت علی (ع)  به بررسی وتبیین یکی از بیماریهای زبان یعنی خصومت پرداخته اند در این مقال برش هایی از آن منتشر می شود .

« اياكم و الخصومه فانها تشغل القلب و تورث النفاق و تكسب الضغائن »(1).

امير مؤ منان على (عليه السلام ) فرمودند :از خصومت بپرهيزيد؛ چرا كه دل را مشغول مى كند و موجب نفاق و زنده شدن كينه ها مى شود.

  *تعريف خصومت

خصومت در لغت به معناى دشمنى و ستيزه است و نزد دانشمندان اخلاق به معناى پيكار لفظى با ديگران به قصد تحصيل مال يا استيفاى حق است . مشاجره لفظى انسان با ديگران هنگامى كه بخواهد وجهى را بگيرد يا چيزى را كه به حق يا ناحق از او سلب شده ، استيفا كند، خصومت ناميده مى شود؛ پس هدف از اين پيكار، جنبه مالى يا حقوقى است ؛ البته گاه خصومت در معناى نزاع لفظى با ديگران براى اثبات عقيده خويش نيز به كار رفته است كه شايد بتوان آن را هم نوعى استيفاى حق ناميد.

  *نكوهش خصومت از ديد شرع و عقل

خصومت شامل دو نوع ممدوح و مذموم است . عقل و شرع ، برخى از انواع خصومت را ستوده و برخى را نكوهيده است .

*خصومت ستوده شده

خصومت فقط هنگامى كه شخص به حقانيت خويش يقين كند يا حجتى شرعى بر آن داشته باشد، و از سويى براى استيفاى حق خويش راهى جز آن نيابد، پسنديده است . عقل بشر به حكم زشتى ظلم ، پذيرش آن را نيز زشت و ناپسند مى داند؛ از اين رو ((استيفاى حق )) و ((دفع ستم )) را مى ستايد و سفارش مى كند و البته هر چه را عقل سليم بستايد، شريعت نيز بر آن صحه مى گذارد. خصومت در اين حال ، از فضايل نيروى شهوت به شمار مى رود.

*خصومت نكوهش شده

آن جا كه شخص خصومت كننده بداند حق با او نيست يا در حقانيت خويش ترديد داشته باشد، رفتار او از رذايل اخلاقى به شمار رفته ، نكوهيده است .

رسول اكرم (صلى الله عليه و آله و سلم ) فرمود:

ان ابغض الرجا الى الله الالد الخصيم (2).

مبغوض ترين مردان نزد خدا، انسان لجوج خصومت كننده است .

من جادل فى خصومه بغير علم لم يزل فى سخط الله حتى ينزع (3).

هر كس بدون آگاهى در خصومتى لجاجت ورزد تا زمانى كه در آن حال قرار دارد، مورد خشم الاهى است .

همچنين هنگامى كه وكيل انسان بداند حق با موكلش نيست و با اين حال براى او به مخاصمه با ديگرى برخيزد، رفتارى زشت و حرام انجام داده و مزدى كه براى اين كار مى گيرد نيز حرام است ؛ اما در صورتى كه حق با خصومت كننده باشد، اگر به قصد خرد كردن و ريختن آبروى طرف مقابل به خصومت برخيزد، رفتارش نكوهيده است ؛ زيرا گرچه حق با او و طلبكار است ، انگيزه اى نفسانى از مخاصمه دارد و تمام رفتارهايى كه با انگيزه نفسانى پديد آيند، از رذايل اخلاقى به شمار مى روند؛ زيرا ابزارى در دست نفس اماره خواهند بود كه نفس به وسيله آن ها به آمال خويش ‍ مى رسد.

اگر شخص در مخاصمه از سخنان اهانت آميز استفاده كند - اگر چه حق با او باشد - رفتارش ناپسند و مورد نكوهش عقل و شرع خواهد بود؛ البته در اين جا اصل مخاصمه مورد نكوهش نيست ؛ بلكه اهانت ، تحقير، ناسزا و... زشت و نادرست است و شخص را مشمول سرزنش عاقلان و عذاب الهی مى كند.

در صورتى كه نيازى به مخاصمه نيست و راه درست ديگرى براى گرفتن حق وجود دارد، ترك خصومت نيكو و پسنديده است ؛ زيرا خصومت مايه دشمنى و سلب آسايش و آرامش بوده ، انسان را خوار مى كند.

امير مؤ منان على (عليه السلام ) مى فرمايد:

«اياكم والخصومه فانها تشغل القلب و تورث النفاق و تكسب الضغائن» (4).

از خصومت بپرهيزيد. همانا خصومت دل را مشغول مى كند و نفاق را بر جاى گذاشته ، كينه ها را به بار مى آورد.

حضرت رضا (عليه السلام ) هم ضمن بر حذر داشتن از خصومت فرمود:

فانها... تردى بصاحبها(5).

خصومت ، انجام دهنده خويش را خوار كند.

خصومت لبه پرتگاهى است كه حتى در صورت حقانيت خصومت كننده ، احتمال سقوط او به دره هولناك گناهان زبان وجود دارد.

سرور پرهيزكاران امير مؤ منان على (عليه السلام ) فرمود:

«من بالغ فى الخصومه اثم و من قصر فيها ظلم و لا يستطيع ان يتقى الله من خاصم» (6).

هر كس در خصومت زياده روى كند، گناه كرده است و هر كس كوتاهى كند، مظلوم واقع مى شود و كسى كه خصومت مى كند، توان رعايت تقواى الهى را ندارد.

امام رضا (عليه السلام ) نيز ضمن بر حذر داشتن از خصومت فرمود:

...عسى ان يتكلم بشى ء لا يغفر له (7).

چه بسا (خصومت كننده ) سخنى بگويد كه آمرزيده نشود.

* ريشه هاى درونى خصومت

خصومت نكوهيده ، در يكى از صفات زشت نفسانى انسان ريشه دارد كه عبارتند از:

* دشمنى و كينه جويى

گاه نفرت و كينه از كسى موجب مى شود كه شخص به نزاع و پيكار لفظى با او بپردازد. او مى خواهد با اين منازعه بر آتش خشم خود مرهمى نهد و كينه خويش را با خرد كردن شخص مقابل ابراز كند.

* حسد

حسادت به موقعيت فردى و اجتماعى افراد مى تواند موجب پديد آمدن رفتار خصومت آميز در انسان شود. انسان حسود مى كوشد شخص را با مخاصمه خوار و ذليل ساخته تا شعله هاى آتش حسد را در درون خويش ‍ فرو نشاند.

* حب مال يا مقام

گاه دست يافتن به مال يا مقام انسان را به مخاصمه با ديگران مى كشاند تا شايد از اين راه مزدى بگيرد يا مقامى به دست آورد كه اين را مى توان در وكيلى كه براى مخاصمه استخدام مى شود، به خوبى مشاهده كرد.

* راه هاى درمان خصومت

خصومت نيز همانند ديگر بيمارى هاى اخلاقى از دو راه ((علمى )) و ((عملى )) قابل درمان است .

*درمان علمى خصومت

انديشه در پيامدهاى نازيباى اين بيمارى ، مايه تحريك سرشت پاك آدمى در كنار گذاشتن آن مى شود. يادآورى مستمر اين آثار زشت و زيان بار، روان انسان را به ترك اين آفت ترغيب و تشويق مى كند و حس نفرت و انزجار از آن را پديد مى آورد.

فطرت و نهاد انسانى خواهان آرامش و مهر و محبت است و هنگامى كه رفتارى را مايه تشويش و نگرانى ، و كينه و دشمنى بيابد، از آن دورى خواهند گزيد. آن كس كه با وجود سرشتى پاك به خصومت آلوده شود، از آثار و پيامدهاى آن ناآگاه است .

* درمان عملى خصومت

يكى از راه هاى عملى براى درمان اين بيمارى به كار بستن ضد آن يعنى ((طيب كلام )) است . طيب كلام يعنى استفاده از گفتار خوش و سخن زيبا و مودبانه . انسان بايد خود را به داشتن طيب كلام ملزم كند؛ يعنى هنگام صحبت با ديگرى ، در رعايت ادب بكوشد و از مطالبى استفاده كند كه نيكو و پسنديده باشد؛ البته مراد از خوش سخنى ، چاپلوسى نيست ؛ زيرا هدف از تملق و چرب زبانى ، جلب توجه ديگران است . از سويى در تملق ، خوبى هايى را كه در شخص نيست ، به او نسبت مى دهند؛ در حالى كه صاحب گفتار خوش ، آن چه را نمى داند نمى گويد و قصد خودنمايى هم ندارد؛ بلكه در سخن از كلمات و جملاتى استفاده مى كند كه منشاء دشمنى نمى شود و بر كيفيت آن نيز مراقبت مى كند.

همان گونه كه خصومت و مراء و مجادله دشمنى ساز است ، عكس آن ها يعنى طيب كلام ، موجب دوستى مى شود و مودت آفرين است . وقتى مخاطب ، شخص را در گفتارش مراقب ببيند، جذب او مى شود. حال اگر اين ويژگى در جامعه باشد، موجب وحدت و اتحاد مى شود؛ بر خلاف خصومت كه اختلاف انگيز است .

رسول گرامى اسلام (صلى الله عليه و آله و سلم ) مى فرمايد:

ان فى الجنه غرفا يرى ظاهرها من باطنها من ظاهرها لا يسكنها من امتى الا من اطاب الكلام و اطعم الطعام ...(8).

همانا در بهشت غرفه هايى است كه (از درخشندگى و شفافيت ) بيرون آن ها از درون و درون آن ها از بيرون ، ديده مى شود. از امت من كسى در اين غرفه ها ساكن نمى شود، مگر آن كه خوش سخن باشد و مردم را اطعام كند...

الكلمه الطيبه صدقه (9).

گفتار طيب و زيبا، نوعى صدقه است .

صدقه براى انسان فقط در امور مادى نيست . خوش سخنى نيز مى تواند اثر صدقه را داشته باشد؛ پس بايد در موقعيت هاى خاص بحرانى نيز زبان خود را حفظ كرد و آن را به خوش كلامى عادت داد و براى پيشگيرى از ابتلاء به مراء يا مجادله باطل و خصومت زشت ، طيب كلام را به دست آورد و آن را در وجود خود ملكه كرد.

پی نوشت :

1- كلينى : كافى ، ج 2، ص 301، ح 8.

2- ورام بن ابى فراس : مجموعه ورام ، ج 1، ص 109.

3- ورام بن ابى فراس : مجموعه ورام ، ج 1، ص 109.

4- كلينى : كافى ، ج 2، ص 301، ح 8.

5- محدث نورى : مستدرك الوسائل ، ج 9، ص 77، ح 10254.

6- محدث نورى : مستدرك الوسائل ، ص 76، ح 10248.

7- محدث نورى : مستدرك الوسائل ، ص 77، ح 10254.

 8- حر عاملى : وسائل الشيعه ، ج 12، ص 60، ح 15646.

9- حر عاملى : وسائل الشيعه ، ج 5، ص 233، ح 6421.

 اخلاق ا لهى جلد چهارم ، آفات زبان استاد آيت الله  آقا مجتبى تهرانى

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha